قصه آمدن و نيامدن احمدی‌نژاد

در برخي سايت‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي اين خبر منتشر شده كه احمدي‌نژاد از نامزدي انتخابات رياست‌جمهوري سال بعد نهي شده است و بنابراين ايشان در آن انتخابات حاضر نخواهد بود.
کد خبر: ۲۴۲
|
۲۹ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۰
در برخي سايت‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي اين خبر منتشر شده كه احمدي‌نژاد از نامزدي انتخابات رياست‌جمهوري سال بعد نهي شده است و بنابراين ايشان در آن انتخابات حاضر نخواهد بود.

از قول يار نزديك ايشان (مشايي) هم اعلام شده كه احمدي‌نژاد برنامه‌اي براي شركت در انتخابات ندارد و بر اين اساس هم مي‌توان صحت خبر اول را بيشتر باور كرد و هم مطمئن شد كه اين‌بار احمدي‌نژاد به حرف مقامات گوش كرده و براي انتخابات رياست‌جمهوري دوره بعد فعاليتي نخواهد كرد. درباره اين ماجرا يعني قصه آمدن و نيامدن رييس‌جمهوري قبل به صحنه انتخابات سال بعد، نكاتي هست كه در اين مختصر به آن اشاره مي‌شود:

١- ‌اي كاش در قانون اساسي ما هم مانند برخي كشورها، اين قيد وجود داشت كه هر فردي حداكثر در دوره متوالي مي‌تواند رييس‌جمهور باشد و بنابراين در دوره‌هاي بعد ديگر نمي‌تواند كانديدا شود. نبود اين محدوديت قانوني باعث شده كه برخي نامزدهاي دوره‌هاي قبل دوباره به شركت در انتخابات تمايل نشان بدهند. مثلا در سال ٨٤ آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني در انتخابات شركت كرد كه راي نياورد و در سال ٩٢ هم بار ديگر ثبت نام كرد كه تاييد صلاحيت نشد.

اكنون هم مدتي است كه احمدي‌نژاد تمايل به نامزدي دوباره از خود نشان مي‌دهد ولي ظاهرا به ايشان توصيه شده كه نامزد رياست‌جمهوري نشود چون حضور ايشان در رقابت انتخاباتي به زيان كشور است. براي تحقق چرخش قدرت در حوزه رياست‌جمهوري و با هدف به صحنه آمدن چهره‌هاي جديد مديريتي و سياسي و با اين فرض كه فرصت هشت‌ساله براي نشان دادن همه توانمندي‌هاي يك فرد كفايت مي‌كند، ايجاد محدوديت نامزد شدن براي روساي جمهوري قبلي ضرورت دارد و اين امر تجربه كشورهاي متعددي است كه مي‌تواند به كار گرفته شود.

٢- ميل احمدي‌نژاد به تداوم حضورش در قدرت و تعميق نفوذش در اركان كشور را در پايان دوره رياست‌جمهوري خودش هم شاهد بوديم يعني همان وقتي كه براي نامزدي مشايي تمام‌قد وارد ميدان شد و حتي هنگام ثبت‌نام هم او را همراهي كرد. در همان زمان بسياري معتقد بودند كه احمدي‌نژاد و مشايي درصدد الگوبرداري از مدل روسيه (پوتين و مدودوف) هستند تا قدرت رياست‌جمهوري از دست‌هاي اين دو نفر خارج نشود و تداوم حضورشان در اين جايگاه تضمين شود. با ردصلاحيت مشايي اين ماجرا رخ نداد و ظاهرا چاره‌اي باقي نماند كه خود احمدي‌نژاد دوباره شانس خودش را بيازمايد و در رقابت انتخاباتي شركت كند. اين امر ظاهرا با سد بزرگي برخورده است و بنابراين بايد نامزدي سه‌باره وي را منتفي دانست.

٣- سبك اقدامات سياسي احمدي‌نژاد هميشه اينگونه است كه ديگران را در كارهاي انجام شده و غيرقابل برگشت و پرهزينه قرار مي‌دهد تا مجبور به حمايت از وي شوند و نتوانند به چيزي جز حمايت از او فكر كنند. اين روش را در نخستين حضورش در انتخابات رياست‌جمهوري تجربه كرد و نتيجه گرفت و از آن پس در ده‌ها مورد ديگر هم تكرار كرد. وي نامزد اصلي اصولگرايان نبود و تن به توافق مطرح شده هم نداد با تكيه بر روش‌هاي پوپوليستي و با برخورداري از حمايت اقشاري از مردم، ديگر بازيگران قدرت را منفعل ساخت. در جريان تغيير وزير اطلاعات و خانه‌نشيني از همين روش در مقابل رهبري هم استفاده كرد اما نتيجه نگرفت. اين‌بار هم بنا داشت با همين روش به سراغ انتخابات رياست‌جمهوري برود كه ظاهرا تاكنون كامياب نبوده است.

٤- منطق مهم احمدي‌نژاد در طرح خودش اين است كه خود را بيش از ديگران داراي پايگاه اجتماعي مي‌داند و انتظار دارد كه از او حمايت كنند تا مجبور نشوند اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان و طرفداران آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني و نيروهاي اصولگراي معتدل و عاقل را در جايگاه مديريتي تحمل كنند. از نظر او اصلاح‌طلبان اساسا در جبهه انقلاب قرار ندارند و اصولگرايان هم فاقد پايگاه اجتماعي هستند و بنابراين فقط او و طيف مديران مورد حمايت او باقي مي‌مانند كه هم از پايگاه مردمي برخوردارند و هم به زعم خودشان در جبهه انقلاب هستند. وي تلاش دارد ثابت كند كه اصولگرايان به او براي بقاي در قدرت نياز دارند و اگر او نباشد حتي ژنرال‌هاي اصولگرا از سربازان دست سوم اصلاح‌طلب هم شكست خواهند خورد و انتخابات را خواهند باخت. انتخابات اسفند سال قبل در تهران شاهد او براي اين مدعاست.

٥- در چند ماه گذشته برخي نظرسنجي‌ها نشان داد كه تنها كسي كه ممكن است بتواند با دكتر روحاني در انتخابات ارديبهشت سال ٩٦ رقابت كند، احمدي‌نژاد است. در واقع وي به همان ميزان كه مخالفان قطعي و سرسخت دارد، از حمايت اقشاري از مردم هم برخوردار است. انگيزه دفاع اين اقشار از فردي مانند احمدي‌نژاد متفاوت است ولي بخش عمده آن به اتخاذ روش‌هاي غيركارشناسانه پوپوليستي در دادن يارانه نقدي و مسكن مهر بازمي‌گردد.

از سويي انتظارات از دولت روحاني براي بهبود اقتصادي با نوع كاركرد تخريبي احمدي‌نژاد در اين حوزه آنقدر افزايش يافت كه برآوردن آن دشوار است، آن هم در وضعيت ناگوار اقتصادي كشور كه براي دولت روحاني باقي ماند. با برآورده نشدن انتظارات مردم در دولت روحاني، شاهد نوعي رجعت در اين اقشار ضعيف جامعه به دولت قبل هستيم و همين امر نقطه اميدي براي احمدي‌نژاد بود. البته در درون احزاب و گروه‌هاي اصولگرا، ميزان مقبوليت احمدي‌نژاد زياد نيست و چه بسا با بودن وي در صحنه رقابت، حمايت از دكتر روحاني در دستور كار آنان قرار بگيرد. در عين حال بايد دانست با كنار كشيدن احمدي‌نژاد از انتخابات، بعيد است كسي پيدا شود كه ياراي رقابت با رييس‌جمهوري كنونی را داشته باشد.
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: ۰