گسترش استفاده از اینترنت و فعالیتهای اینترنتی باعث شده به مرور پای فعالیتهای اقتصادی به عرصه اینترنت کشیده شده و زمینه برای درآمدزایی از این مسیر فراهم شود.
یکی از مواردی که حول محور اینترنت و در قالب کسبوکارهای اینترنتی از آن نام برده میشود، استارتاپهاست که مهمترین مشخصه آنها ارائه ایدههای خلاقانه و نوآورانه است که بهواسطه همین ایدهها به رشد و توسعه دست پیدا میکنند.
به عبارتی منظور از استارتاپ تشکل و مجموعهای از نویسها، طراحان، بازاریابها، مدیران محصول، مشتاقان کارآفرینی و سرمایهگذاران است که در آن با ارائه ایدههای متفاوت ایدههای برتر را انتخاب و پس از داوری آن ایده را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند.
هر چه ایده یا طرح ذهنی مطرح شده خلاقانهتر باشد، سرمایهگذاران و کارآفرینان برای عملیاتی کردن آن موفقتر خواهند بود. استارتاپها درواقع علاوهبر آماده کردن مردم برای مشارکت اقتصادی و استفاده از ابزارهای نو چون اینترنت و بهرهگیری از تکنولوژی، بستر اقتصادی کشور را برای کارآفرینی و شروع فعالیتهای کارآفرینانه مهیا میکنند.
درواقع آنها با دادن ایده و طرح، نقشه راه کارآفرینان هستند و به آنها جرات قدم برداشتن در این مسیر را میدهند. از مهمترین مزیتهای استارتاپها راهاندازی آنها بدون نیاز به سرمایه زیاد یا داشتن یک مکان ویژه است.
البته لازم به ذکر است که این ایدهها به مرور برای ارائه ایدههای برتر تغییر پیدا کرده و حتی ممکن است به ایدههای متفاوتی تبدیل شده و تغییر شکل پیدا کند. این ایدهها همچنین رشد پیدا کرده و توسعه پیدا میکنند.
نبود فرهنگ کار تیمی و دستهجمعی
اما در رابطه با این بحث مشکل اساسی و همیشگی که خود فعالان این حوزه مدام بر آن تاکید دارند، موانعی است که بر سر راه ایدههای استارتاپی وجود دارد بهطوری که معمولا به دلیل وجود همین موانع به گفته برخی از کارآفرینان 90 درصد از استارتاپها با شکست مواجه میشوند یعنی از هر 10 استارتاپ 9 نفر شکست میخورند. تقریبا برای مثال ایدههای استارتاپی معمولا به دلایلی که از جمله آن نبود فرهنگ کار تیمی و دستهجمعی است، به مرحله عمل نمیرسند. درواقع در این شرایط افراد سعی میکنند قبل از اندیشیدن به منافع گروه به منفعت شخصی خود فکر کنند و بر همین اساس گاهی هم ایدههای دیگر افراد گروه را به اسم خود ثبت کرده و مصلحت گروه را فدای منافع شخصی خود میکنند.
بیتوجهی مسئولان به زحمتهای گروه استارتاپی
البته به گفته برخی از ایدهپردازان استارتاپها، گاهی نه فقط افراد گروه بلکه برخی از مسئولان و کسانی که این ایدهها را در اختیار میگیرند، بدون توجه به زحمتهای گروه به فکر عملیاتی کردن آن ایده با اسم و شهرت خود هستند و در این میان بسیاری از ایدههای استارتاپی یا به سرانجامی نمیرسد یا مزایای آن به جیب صاحبان ایده نمیرود.
نادیده گرفتن مزایای کار با اینترنت
طبق بررسیهای کارشناسان در شرایط کنونی از جمله مهمترین موانع سر راه تحقق ایدههای استارتاپها عدم وجود یک دولت الکترونیک، تکنولوژیمحور نبودن مشتریان، عدم تربیت نیروهای متخصص در زمینه استارتاپها در دانشگاهها، بهروز نبودن قوانین و بهویژه نادیده گرفتن مزایای کار با اینترنت است.
متغیر بودن درآمد و ریسک بالای استارتاپها
به گفته یکی از فعالان حوزه استارتاپی این کار علاوهبر نیاز داشتن به تلاش و همت زیاد نیاز به یکسری استعدادها و توانمندیها دارد که علاوهبر علاقه کسب یکسری مهارتها به صورت آکادمیک در این حرفه ضروری به نظر میرسد. توضیح آنکه گاهی استارتاپها تنها به دلیل نداشتن دانش و تخصص یا تسلط بر امور بازاریابی محصولی را میسازند که در بازار طرفدار نداشته و روی دست آنها باقی میماند. در برخی از مواقع نیز ساعتهای زیادی را فرد صرف این کار میکند اما
در نهایت نتیجهای به دست نمیآورد. بدتر از همه اینکه درآمد استارتاپها بستگی به یکسری عوامل دارد و ثابت نیست برای مثال هرچه تعداد مشتریان استارتاپ بیشتر باشد، درآمد بیشتر و هرچه کمتر باشد، درآمد هم کمتر میشود. از طرفی از آنجایی که درآمد استارتاپها وابسته به موفقیت آنهاست، ممکن است آنها شکست خورده و هیچ درآمدی کسب نکنند.
با توجه به آنچه گفته شد، چند پرسش اساسی را مطرح میکنیم: 1. چگونه میتوان ریسک استارتاپها را کمتر و برای فعالان آن درآمد مشخصی را تضمین کرد؟ با توجه به تجربه شکست اکثریت استارتاپها ،چه راهکارهایی میتوان برای جلوگیری از شکست استارتاپها پیشنهاد کرد؟ کشور ما تا چه اندازه برای رشد و توسعه استارتاپها ظرفیت دارد و چگونه میتوان این ظرفیتها را شکوفا کرد؟امیر محسنی در پاسخ به این سوالات و با اشاره به عمر کم استارتاپها در کشورهای دنیا به «کسبوکار» میگوید: در کشور ما طی 5 یا 6 سال اخیر توجه جدیای به استارتاپها شده است اما آنچه برای جلوگیری از شکست استارتاپها در کشور میتوان از آن نام برد، تقویت آموزش است. برای همین لازم است همزمان با تدریس موضوعات علمی در دانشگاهها استارتاپها نیز تدریس شده و روشهای جذب سرمایه و سرمایهگذاری را به دانشجویان و صاحبان ایدههای استارتاپی آموزش داد. بهطوری که دانشجویان بتوانند همزمان با ارائه ایده مراحل لازم برای توسعه سرمایهگذاری را دنبال کنند و سرمایهگذاران نیز بتوانند به این صاحبان ایده اعتماد کنند.
نبود درک مشترک از دانش همکاری میان استارتاپ و سرمایهگذار
وی توضیح میدهد: با توجه به اینکه استارتاپها نوپا هستند و معمولا جز داشتن ایده، تخصص و دانشی در رابطه با سرمایهگذاری ندارند و علاوهبر آن حداکثر 20 درصد احتمال موفقیت دارند، ممکن است به سرمایه سرمایهگذاران آسیب بزنند و سرمایهگذاران را نسبت به خود بیاعتماد کنند بنابراین همیشه یک روحیه بیاعتمادی در سرمایهگذاران برای رجوع به صاحبان ایده وجود داشته است.
سرمایهگذاران به زحمت سرمایه خود را به دستمی آورند و از این نظر دانش سرمایهگذاری دارند به همین دلیل سعی میکنند سرمایه خود را در امنیت نگه داشته و نسبت به آن وسواس و دقت به خرج دهند.
بنابراین در حال حاضر مهمترین موضوع، جبران کمبود دانش سرمایهگذاری در استارتاپها و ایجاد درک مشترک از دانش همکاری میان استارتاپ و سرمایهگذار است.
در حال حاضر میتوان از نمونه بهترین و موفقترین استارتاپهای جهان به نمونههای گوگل، مایکروسافت، اپل و… اشاره کرد.
یکی از مهمترین موارد استارتاپها، استارتاپ ویکند است که برای توسعه کارآفرینی در کشورهای دنیا شکل گرفته و در سه روز آخر هفته برگزار میشود که در کشور ما نیز در برخی از شهرهای بزرگ مانند تهران، تبریز و اصفهان برگزار شده است.