چوب معلم، زمزمه محبت نیست!

کد خبر: ۱۹۸
|
۱۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۰
کریم ارغنده‌پور در روزنامه شرق نوشت:

شهریور، ماه آماده‌شدن برای بازگشت به مدرسه و دانشگاه‌هاست. دو سال پیش در همین روزها با مقایسه کلی سطح فعلی و گذشته آموزشی، در جایی نوشته‌ام: «به نظرم می‌رسد سطح آموزش پایین آمده است».

این سخن بر پایه مشاهدات شخصی از کیفیت آموزش، مواد درسی و وضعیت فارغ‌التحصیلان بود. به نظرم رسید فارغ‌التحصیلان فعلی به نسبت نسل‌های قبلی، در سطوح پایین‌تری می‌ایستند. اما امروز که آن را دوباره خواندم، تا حدودی در این گزاره تردید کردم.

تسهیل ارتباطات باعث تغییراتی در سبک‌های زندگی شده، سطح رفاه عمومی به نسبت دهه‌های گذشته (به‌طور نسبی) بالاتر آمده و سبک‌های جدیدتر آموزشی وارد سیستم‌های یادگیری شده است. اینها در بالاتربردن سطوح آموزشی بی‌تأثیر نیستند.

متأسفانه نهاد آموزش (اعم از آموزش‌وپرورش و آموزش عالی)، نهادی فربه و غیرچابک است که امکان تغییرات در آن ساده نیست، ولی این گزاره به معنای آن نیست که همه‌چیز منوط به آن نهاد است. تلاش افراد در جامعه برای فراگیری‌های خارج از نهادی، غیرقابل مقایسه با سابق است. برای دریافت پاسخ سؤال بالا باید یک تحقیق جامع کمی و کیفی انجام شود. نمی‌توان با تکیه صرف بر مشاهدات، نظر قاطع داد. آمارهای کمی هم نمی‌توانند ملاک کاملی باشند گواینکه ممکن است سطح نمره‌دهی به هر دلیلی -مثلا جذابیت‌های بازاری- بالاتر آمده باشد، ولی کیفیت فراگیری تغییری نکرده باشد. آموزش نیروی انسانی زیربنای توسعه را می‌سازد و هموار می‌کند.

ازاین‌رو آموزش، زیربنای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی است. البته وقتی از آموزش سخن می‌گوییم منظور آموزش کیفی است و نه هر چیزی که اسمی با این عنوان روی آن قرار دارد. این‌روزها در برخی جاها پاره‌ای روش‌های سخت‌گیرانه اعمال می‌شود که به نظر من، فاقد استاندارد بهداشت آموزش است. استرس و اضطرابی که این سیستم‌ها به دانش‌آموز و دانشجو و خانواده‌های آنها وارد می‌کنند، معمولا اندازه گرفته نمی‌شود ولی عموما بالا و هشدار‌دهنده است.

هدف از آموزش، آماده‌کردن افراد برای ارتقای کیفیت کار و زندگی‌شان است. سیستم آموزش سخت‌گیرانه سبب می‌شود افراد به‌طور تک‌بعدی و نمره‌محور پرورش یابند و این نقض غرض است. ما به آموزشی همه‌جانبه‌نگر و درست نیاز داریم و نه به یک سیستم فشار و زور تک‌بعدی و ناقص. سال‌ها پیش گذرم به یکی از دبیرستان‌های نسبتا مشهور تهران افتاد. در آنجا دریافتم دانش‌آموزان برای بالابردن نمرات خود و نیز کارنامه علمی مدرسه و میزان قبولی در کنکور، به‌شدت تحت فشار قرار می‌گیرند. حتي مدرسه یک ناظم بداخلاق داشت که مدام در طبقات در گردش بود و این شرایط اضطراری را (از به‌کاربردن واژه مناسب‌تر عمدا اجتناب کردم) با به‌کارگیری الفاظ تحقیرآميز و توهین‌آمیز نسبت به دانش‌آموزان کنترل می‌کرد. اسم این شرایط هرچه باشد، آموزش کیفی نیست، این سخت‌گیری‌های نابجا ممکن است در کوتاه‌مدت به نمره‌ای برسد، ولی هیچ کشوری با امثال این سخت‌گیری‌ها به جایی نرسیده است. بعید می‌دانم هیچ نخبه‌ای هم از این مسیر نخبه شده باشد. چوب معلم، امروزه دیگر زمزمه محبت نیست.

درنتیجه، منظور از ارتقای سطح آموزشی، گسترش چنین سیستم‌هایی نیست، منظور بالارفتن سطح دانش عمومی و تربیت دانش‌آموزان و دانشجویان انگیزه‌مند در سیستمی پویاست. بدون آنکه بخواهم از یک جزء نتیجه کلی بگیرم، قضاوت را به خوانندگان محترم وا می‌گذارم منتها امیدوارم اگر سطح آموزشی ارتقا نیافته باشد، حداقل افت هم نکرده باشد.
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: ۰