گلایه‌های بهروز وثوقی از فیروز، چنگیز و شهراد

زخمی که بعد از ٤٠‌سال سر باز کرد

او نوشته بود: «عده‌ای به‌عنوان برادران من خودشان را معرفی می‌کنند. باید بگویم که چنگیز، فیروز و شهراد از برادران ناتنی هم بدتر بوده‌اند و با جعل سندها، اموال مرا صاحب شدند و حالا ادعای برادری می‌کنند. اینها همگی از پشت به من خنجر زدند. متاسفم که از اسم من به‌عنوان برادر سوء‌استفاده می‌کنند. من برادرانی واقعی با این اسم ندارم.»
کد خبر: ۲۴۷۶
|
۲۰ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۸:۰۵
زخمی که بعد از ٤٠‌سال سر باز کرد



زندگی امروز- دیروز بهروز وثوقی بالاخره بعد از ٤٠سال در فضای رسانه‌ای رسمی کشور ترند شد. به‌ هرحال بهروز وثوقی هنرپیشه   سینمای قبل از انقلاب جزو نام‌هایی بود که تا همین اواخر حتی رسانه‌های جسور هم در بردن نامش احتیاط می‌کردند، اما ناگهان ورق برگشت و خبرگزاری‌های رسمی متن آخرین پست اینستاگرامی او را بازنشر دادند. 

ماجرایی که وقتی آن را در کنار انتشار گفت‌وگوی عباس معروفی نویسنده مهاجر در خبرگزاری ایرنا قرار می‌دهیم، می‌تواند نشان از دگرگونی‌های عمده‌ای در سیاست‌های رسانه‌ای داشته باشد. البته انتشار خبر بهروز وثوقی ربطی به فعالیت‌های هنری او نداشت. این بازیگر که روز قبلش در اینستاگرام به برادرانش تاخته بود، با همین خبر در فضای رسانه‌ای ایران چهره شد. 

او نوشته بود: «عده‌ای به‌عنوان برادران من خودشان را معرفی می‌کنند. باید بگویم که چنگیز، فیروز و شهراد از برادران ناتنی هم بدتر بوده‌اند و با جعل سندها، اموال مرا صاحب شدند و حالا ادعای برادری می‌کنند. اینها همگی از پشت به من خنجر زدند. متاسفم که از اسم من به‌عنوان برادر سوء‌استفاده می‌کنند. من برادرانی واقعی با این اسم ندارم.»

با انتشار این گلایه‌ها در فضای رسانه‌ای و به‌خصوص فضای مجازی شایعات پررنگی درباره این بازیگر که حضورچشمگیر و قابل اعتنایی در سینمای ایران را دارد، مطرح شد. حجم شایعاتی که درباره رابطه او و برادرانش منتشر شد، شگفت‌انگیز و باورنکردنی بود. بسیاری حتی با استناد به گفته‌های بهروز وثوقی عنوان کردند که او اصلا برادری ندارد و شایعه برادری با او، صرفا برای سوء‌استفاده از موقعیت بهروز، توسط چنگیز و شهراد مطرح شده است. بازیگرانی که نه پیش و نه پس از دگرگونی عمده‌ای که در سینمای ایران حاصل شد، نتوانستند حتی یک‌درصد از موفقیت بهروز را هم تکرار کنند و اندک معروفیتی هم که به دست آوردند، حاصل نسبت فامیلی و شباهت چهره‌شان با بهروز وثوقی بود.

صحت و سقم ادعای بهروز وثوقی را همکاران او می‌توانند گواهی دهند، اما این روزها که بیشتر همکاران سابق بهروز وثوقی حضوری در سینما ندارند و دسترسی به آنها ممکن نیست (تازه اگر در قید حیات باشند) یافتن سینماگری که رابطه نزدیکی با او داشته باشد، در حدی که از نسبت‌های فامیلی‌اش آگاه باشد، دشوارتر از حد تصور است. اما...

کارگردانی که در چند فیلم با بهروز وثوقی همکاری کرده، شایعات ایجادشده را مضحک می‌داند. او که مایل به ذکر نامش در این گزارش نیست، می‌گوید: «یعنی چه که برادری اینها شایعه بوده؟ حالا که به اختلاف خورده‌اند، یادشان افتاده که برادر نیستند؟» این فیلمساز اختلاف پیش‌آمده را بی‌شباهت به ماجرای اختلاف وراث زنده‌یاد احمد شاملو نمی‌داند: «اگر یادتان باشد، بعد از درگذشت شاملو هم خانواده آن زنده‌یاد اختلافاتی بروز دادند و سیروس و سیاوش و آیدا همدیگر را به  نامردی‌هایی متهم کردند. درحالی‌ که ماجرا چیز دیگری بود. بحث بر سر پول بود، همین!» این کارگردان قدیمی می‌گوید: «داستان اینها هم از این‌جا شروع می‌شود که وقتی انقلاب شد، ظاهرا بهروز بدون این‌که کارهایش را رفع و رجوع کند و فکری برای خانه و زندگی‌اش کرده باشد، مجبور به مهاجرت شد. بعد برای این‌که دارایی‌های او در آن سال‌ها مصادره نشود، ظاهرا به برادرانش وکالت داده و آنها خانه و ویلای بهروز را فروخته‌اند. حالا بعدتر در انتقال پول چه شده و چه اختلافاتی بین برادران پیش آمده، خدا می‌داند! اما لحن بهروز نشان می‌دهد که عصبانی بوده و حال عادی نداشته، وگرنه بهانه دست دشمنان و شایعه‌سازان نمی‌داد.»
کارگردان دیگری که در دهه٥٠ دستیار یکی از سرشناس‌ترین سینماگران ایران بود، خاطره‌ای رو می‌کند: «اگر تاریخ سینمای ایران را بشناسید، قطعا می‌دانید که چنگیز وثوقی با فیلم بلوچ مسعود کیمیایی وارد سینمای ایران شده. من خودم آن روز که بهروز وثوقی برادرش چنگیز را برای معرفی به دفتر تولید آورده بود و از مسعود کیمیایی می‌خواست به او نقش بدهد، آن‌جا بودم.»

اکبر معززی هم که در سال‌های قبل از انقلاب تجربه همکاری‌های زیادی با بهروز وثوقی دارد، به «شهروند» می‌گوید که این خبر را نشنیده و بعید است که درست باشد: «فکر می‌کنم شاید اشتباهی شده باشد، به ‌هرحال در فضای مجازی امکان اشتباه وجود دارد، چون تا زمانی که بهروز وثوقی در ایران بود، با برادرانش در صلح و صفا بود و آنها مشکلی با هم نداشتند. 

زمانی که با بهروز وثوقی کار می‌کردیم، همیشه هوای برادرانش را داشت. یادم می‌آید وقتی برای خرید با هم به جایی می‌رفتیم، برای چنگیز یا دیگر برادرانش چیزی می‌خرید. فکر نمی‌کنم چنین کدورتی میان آنها باشد. خیلی وقت است که از بهروز خبر ندارم و آخرین‌بار در خانه خسرو شکیبایی صدایش را از طریق تلفن شنیدم . 

درطول این چند‌سال هم، هرباری که با چنگیز همکار شدیم، هیچ‌وقت پیش نیامد درباره بهروز وثوقی حرفی بزند .بهروز وقتی از ایران می‌رفت، چنان دارایی هم نداشت اما آن‌قدری داشت که از زمان خروجش از ایران توسط برادرانش اداره می‌شد و البته هزینه و خرج آن، تماما از سوی بهروز فرستاده می‌شد. به‌ هرحال برادران بهروز خودشان در سینما جایی نداشتند و چنگیز هم از طریق بهروز وارد سینما شد.»
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: ۰