(بشنوید) "بوی عیدی" فرهاد

کد خبر: ۲۶۲۶
|
۲۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۹


(بشنوید)






متن شعر بوی عیدی


بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی
بوی تند ماهی دودی وسط سفره ­ی نو
بوی یاس جانماز ترمه ­ی مادربزرگ

با اینا زمستونو سر می­کنم
با اینا خستگیمو در می­کنم

شادی شکستن قلک پول
وحشت کم شدن سکه ­ی عیدی از شمردن زیاد
بوی اسکناس تا نخورده­ ی لای کتاب

با اینا زمستونو سر می­کنم
با اینا خستگیمو در می­کنم

فکر قاشق زدن یه دختر چادر سیاه
شوق یک خیز بلند از روی بته­ های نور
برق کفش جفت شده تو گنجه­ ها

با اینا زمستونو سر می­کنم
با اینا خستگیمو در می­کنم

عشق یک ستاره ساختن با دولک
ترس ناتموم گذاشتن جریمه­ های عید مدرسه
بوی گل محمدی که خشک شده لای کتاب

با اینا زمستونو سر می­کنم
با اینا خستگیمو در می­کنم

بوی باغچه، بوی حوض، عطر خوب نذری
شب جمعه پی فانوس توی کوچه گم شدن
توی جوی لاجوردی هوس یه آبتنی

با اینا زمستونو سر می­کنم
با اینا خستگیمو در می­کنم
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: ۰