زندگی امروز: طلاق عاطفی، طلاقی است که به موجب آن، زن و شوهر با یکدیگر ارتباط صمیمی ای ندارند و نمی توانند درباره احساسات و عواطف خود با یکدیگر حرف بزنند و ارتباط زناشویی مناسبی هم ندارند.
این نوع طلاق در مقایسه با طلاق رسمی، اثر به مراتب مخرب تری دارد، چرا که در طلاق رسمی زن و مرد از یکدیگر جدا می شوند و هر یک به دنبال زندگی تازه خود می روند اما در طلاق عاطفی که زوج زیر یک سقف زندگی می کنند، این موضوع در درازمدت فشار روانی زیادی به آنها وارد می کند و چون این همسران ارتباط احساسی خوبی هم با یکدیگر ندارند، زندگی شان کسالت بار خواهدشد.
طلاق عاطفی چگونه شکل می گیرد؟
طلاق عاطفي معمولا از شكايت و گلهگذاري زوجها نسبت به هم شروع ميشود. انتظاراتي كه گفته ميشود ولي برآورده نميشود درواقع نيازهاي 2طرف از يكديگر تامين نميشود.
در اين خانوادهها افراد نسبت به خانه خود حسي كه بايد داشته باشند را ندارند. همه افراد خانواده به هر نحوي ميخواهند زمان كمتري را در خانه سپري كنند. جو سرد، بيروح و سكوت خالي از شور و نشاط در خانه حاكم است و اين جو همه را فراري ميدهد. بچهها در اين خانه هيچ حس امنيت و آرامشي دريافت نميكنند و بيشتر تمايل دارند وقت خود را بيرون از خانه و با دوستان خود بگذرانند.
فردي كه دچار طلاق عاطفي شده است به خود و سلامت فردي خود بيتوجه ميشود و حتي به سلامت ديگر افراد خانواده نيز اهميت كمتري ميدهد؛ وظايف خود را به درستي انجام نميدهد و مسئوليتهاي خود را در مقابل ديگر افراد خانواده بهسردي و بيهيچ ميل و رغبتي انجام ميدهد.
طلاق عاطفی در کدوم زوج ها بیشتر است؟
طلاق عاطفی در بین تحصیل کردهها سه برابر خانوادههای عادی است.
در این نوع از جدایی تنها مسائل فرهنگی یا خانوادگی، وجود فرزندان و شرایط اجتماعی مانع طلاق میشود و زوجین به اجبار در کنار هم زندگی می کنند و یکی از عوارض این نوع زندگی ایجاد روابط فراخانوادگی و فرازناشویی است.
اصلی ترین عامل طلاق های عا طفی
از جمله دلایل بروز طلاق های عاطفی می توان به این موارد اشاره کرد که البته در میان دیگر دلایل طلاق، شایع ترین ها هستند؛ وجود ویژگی های اخلاقی نامطلوب در زوجین، ازدواج دیر هنگام، خشونت یکی از زوجین، دخالت های بی مورد دیگران در زندگی مشترک، بیکاری یا از دست دادن موقعیت شغلی، به خطر افتادن وضعیت اقتصادی خانواده و در نهایت ضعف مهارت های ارتباطی کلامی و غیر کلامی در همسران.
10نشانه طلاق عاطفی که هر زوجی باید بداند:
فراراز خانه
نشانهٔ بارز طلاق عاطفی، نبود روابط کلامی و عاطفی بین زوجین و فرار کردن از خانه و از یکدیگر است. که البته همان طور که گفته شد این روشنترین نشانهٔ طلاق عاطفی است و ممکن است در مراحل پایانی رابطه اتفاق بیفتد.
شاکی هم نیستم
اگر تا دیروز همسری داشتید که با چنگ و دندان برای رسیدن به تفاهم و داشتن یک زندگی درست و درمان میجنگید و در این مسیر با شما جرو بحث هم میکرد اما امروز سکوت کرده و حتی گله و شکایتی هم ندارد، باید به فکر راه چاره باشید. چون طبق پژوهشهای انجام شده در حوزه خانواده، وقتی یکی از زوجین دیگر از چیزی شکایت نکرده و انتقادی ندارد و ایرادی نمیگیرد، میتواند نشانه بیتفاوتی و دست کشیدن از زندگی باشد.
«با دوستام قرار دارم» اگر یکی از زوجین بیش از حد طبیعی با دوستانش قرار میگذارد و این مسئله یک پدیده تازه در زندگیاش به شمار میرود، باید علت آن را کشف کرد. شاید یک دلبستگی و سرگرمی موقت باشد اما اگر بقیهٔ نشانهها هم کم و بیش وجود دارد، باید این هشدار را جدی گرفت. وقتگذرانی خارج از خانه، دل بستن و مشغول شدن با سرگرمیهای برون زناشویی و وقت نگذاشتن برای همسر، یکی از نشانههای طلاق عاطفی است.
کاناپه
کنارهگیری جسمی، نداشتن روابط جسمی، کلامی و جنسی ارضاء کننده و نوازشگر از نشانههای روشن طلاق عاطفی است. این مسئله معمولا وفاداری زوجین را تحت تأثیر قرار داده و ممکن است آنها را به سمت روابط خارج از ازدواج سوق دهد.
اول بچهام بچهها همیشه مهماند، شاید در نگاه اول به زندگی زوجهای موفق و عاشق هم به این نتیجه برسید که فرزندان در اولویت هستند. اما واقعیت این است که در زندگی و رابطه موفق زناشویی فرزندان در اولویت دوم قرار دارند و فرزندان در پلهٔ دوم اهمیتاند. در زوجینی که درگیر طلاق عاطفیاند این مسئله بسیار دیده میشود، خاصه از سمت زن خانه که تمام محبت، توجه و وابستگی خود را از همسر گرفته و به سمت فرزندان پرتاب میکند و در حالت پیشرفته به وابستگی مرضی دچار میشود.
تمرکز روی نقاط ضعف
در مراحل اولیه و شروع طلاق عاطفی ممکن است هر دو طرف یا یکی از زوجین بر روی نقاط ضعف همسر متمرکز شوند. نادیده گرفتن تمام وجوه مشترک و نقاط مثبتی که در ابتدای ازدواج و عشق آن دو را به هم پیوند میداد، باعث پررنگ شدن نقاط ضعف و دورگرینی میشود. در این حالت اختلافات پررنگ شده و اشتراکات دیده نمیشود و فرد ابتدا به دعوا و تشنج دست میزند و کمکم به ورطه بیتفاوتی میافتد.
اهمیتی ندارد چه فکری میکنی شیرازه زندگی مشترک اهمیتی است که زوجین به طرز فکر هم میدهند. همان توجه و اهمیتی که سبب میشود حتی طرز تفکر همسر را ترجیح دهد. اما اگر زوجین به جایی برسند که طرز فکر هم را نه تنها نمیپسندند که اهمیتی هم نمیدهند، طلاق عاطفی در حال وقوع است. اگر زن یا مردی برایش مهم نباشد طرف مقابلش چه طرز فکری دارد، باید این هشدار را جدی بگیرد.
بی اعتمادی به یکدیگر داستان غمانگیزی است که نمیشود یک نسخه کلی پیچید که اول بی اعتمادی پیش میآید که پشت بندش طلاق عاطفی هم کمکم سروکلهاش پیدا میشود یا اول به هزار و یک دلیل زوجین به طلاق عاطفی میرسند و بیاعتمادی هم خودش را جلو می اندازد. در هر صورت بی اعتمادی یکی از ارکان اصلی طلاق عاطفی است.
اینترنت، ماهواره
کم و کیف استفاده از اینترنت و تماشای برنامههای ماهوارهای هم درست مثل «بیاعتمادی» در هر دو سر زندگی ممکن است وجود داشته باشد. به این صورت که زوجین به دلیل استفاده بیش از حد از اینترنت و غفلت از زندگی مشترک یا افتادن در دام رابطههای مجازی و کاذب از زندگی واقعی و مشترک شان دلزده و دور شوند یا اینکه به دلیل تماشای برنامهها و سریالهای ماهوارهای و در افتادن در دام توقعات غیرواقعی از همسرشان رویگردان شوند.
و در جهت مخالف، زوجین به طلاق عاطفی میرسند و در ادامه زمانی را که در گذشته با همسرشان سپری میکردند و وقتی که برای شریک زندگیشان میگذاشتند را به تماشای برنامههای ماهوارهای یا گشت و گذار در اینترنت میگذرانند.
روی خط سکوت خالی شدن زندگی از هیجان، از دیگر نشانههای طلاق عاطفی است. هرچقدر هم که زوجین تعداد سالهای زندگی مشترکشان بالا باشد، اما باز هم در صورتی که زندگی موفقی داشته باشند، شور و هیجاناتی برایشان وجود دارد. خرید یک هدیه، رفتن به سفر، اتفاقات زندگی فرزندان و... میتواند شور و هیجان را به زندگی تزریق کند. اما زوجینی که دچار طلاق عاطفیاند، زندگی شان از هرگونه شور و هیجانی خالی شده است. همه چیز روی خط سکوت، بیتفاوتی و غفلت پیش میرود.
جلوگیری از طلاق عاطفی زن وشوهر
مهم ترین نکته ای که توجه به آن می تواند مانع از بروز بسیاری از جدایی های عاطفی شود این است که همسران در شناخت و برطرف کردن نیازهای عاطفی یکدیگر، ناموفق هستند.
به طور کلی می توان گفت نیازهای اساسی که برای مردان تعریف شده است عبارت است از:
حمایت خانوادگی، تحسین، همراهی در تفریحات و … در مقابل نیازهای اساسی که برای زنان تعریف می شود عبارت است از: محبت، گفت وگو، صداقت و روراستی، حمایت مالی و تعهد خانوادگی.
حال و با توجه به این که تفاوت زیادی در نیاز های مردان و زنان دیده می شود، لذا به وجود آمدن مشکل و سازگاری میان آن ها زیاد تعجب آور نیست.
شاید مردی به راستی به همسرش علاقه داشته باشد و فکر کند که نیازهای همسرش را برآورده کرده است، اما مشکل اینجاست که او تصور می کند نیازهای همسرش مانند نیازهای خودش است و لذا در این مسیر ناکام می ماند. این مطلب درباره زنان نیز صدق می کند.
نتیجه گیری :
از مهم ترین راهکارها برای درمان مشکل طلاق عاطفی میان طرفین، مراجعه به مشاوره و طی کردن جلساتی برای معالجه فردی برای درمان روحی و روانی و جلساتی برای معالجه دو نفره با حضور طرفین برای ترمیم روابط بین آن ها است، راه حل دیگر پایین آوردن توقعاتی است که زوجین از یکدیگر دارند، آن ها باید به یکدیگر بفهمانند که در هر شرایطی خود فرد برای او مهم تر از توقعات طرفین است همین به طرف مقابل احساس آرامش و اطمینان می بخشد، در حالی که توقعات بالای زوجین از یکدیگر جدا می کند و باعث سو تفاهماتی غیر واقعی میان آن ها می شود باید اوضاع را به گونه ای تغییر دهید که دو طرف احساس کنند می توانند به یکدیگر تکیه کنند.