آش شلغم، خوراک سنتی ایرانی

مردمان به فصل زمستان خوراک های زمستانی می خوردند، خوردن خوراک هایی که طبع سرد داشتند منسوخ می شد و خوردن شلغم و چغندر و سیب زمینی تنوری و آش و شله و حلیم رونق می گرفت.
کد خبر: ۶۲۱
|
۲۶ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۴:۰۵
زندگی امروز/ مردمان به فصل زمستان خوراک های زمستانی می خوردند، خوردن خوراک هایی که طبع سرد داشتند منسوخ می شد و خوردن شلغم و چغندر و سیب زمینی تنوری و آش و شله و حلیم رونق می گرفت.

به گزارش زندگی امروز به نقل از برترینها، به روزگار قدیم، زمستان به راستی مردم را در رنج و سختی می افکند، اما ایرانیان با این پدیده طبیعی نیز به خوبی به صلح و دوستی درآمده بودند و از آن مایه شادی و حظ زندگی می ساخته اند. در روزگاران نه چندان دور که از لوله کشی گاز و شوفاز و باقی اقسام گرم کننده خبری نبود، در هر خانه اتاقی آفتابگیر را برای اقامت زمستانی انتخاب می کردند و همه خانواده کل زمستان را در آن چهاردیواری می خوابیدند و دور همان کرسی شام و ناهار و تنقلاب فصلی می خوردند. زمستان ها خانواده ها را به هم نزدیک تر می کرد. هر چند راه انداختن شام و ناهار و صبحانه و شستن ظروف بیرون از اتاق گرم حقیقتا کاری سخت و انجامش یکسره بر گردن بانو و دختران خانه بود اما کیف دور هم نشینی و گفت و گو و شنیدن حکایت های قدیم از کهنسالان رنج مهیا ساختن سفره را خوشایند می کرد.

آش شلغم، خوراک سنتی ایرانی

مردمان به روزگار قدیم اعتقادی راسخ در صرف خوراکی ها به وقت و فصل مناسب آن ها داشتند و از این قانون به هیچ روی تخطی نمی کردند. تنقلات زمستانی شامل آجیل و مغزهای روغنی و برگه های هلو و آلو و انجیر خشک و کشمش سبز و نخودچی بود تا تن را گرم کنند و قت به جان ها بدهند. خانه ها را تا سرحد خفقان گرم نمی کردند. معتقد بودند اگر خانه را خیلی گرم کنند، بدنشان به سرما حساس و آسیب پذیر خواهدشد. بنابراین اتاقی را که در آن می نشستند با بخاری کوچکی آن قدر گرم می کردند که از سرما نلرزند. لباس گرم به بر می کردند و به زیر کرسی ها می خزیدند.

بچه ها در کنار همان کرسی به سینه می خواببدند و مشق هایشان را می نوشتند و خلاصه زندگی به معنای واقعی و انسانی آن جاری بود. آدم ها توجهشان به یکدیگر بود، بزرگ ترها سخن می گفتند و جوان ترها می شنیدند و حظ می بردند. بعدها که رادیو آمد، شندین صدای ساز استادان و وعظ راشد یزدی و افسانه های صبحی به دور هم نشینی ها اضافه شد. مردمان به فصل زمستان خوراک های زمستانی می خوردند، خوردن خوراک هایی که طبع سرد داشتند. منسوخ می شد و خوردن شلغم و چغندر و سیب زمینی تنوری و آش و شله و حلیم رونق می گرفت، چغندر و شلغم و سیب زمینی را گاه در آتشخانه بخاری یا روی آن یا در منقل زیر کرسی بریان می کردند واز آن خوراکی مفید و خوشمزه می ساختند.

خوردن آش شلغم در همه خانه ها باب بود. بچه ها غالبا از خوردن این آش و ته مزه تلخ و شیرین شلغم سخت منزجر و فراری بودند. شلغم ایران به راستی یکی از بهترین شغلم های دنیاست. من شلغم یکی دو کشور دیگر را هم امتحان کرده ام، اما شلغم ایرانی به خصوص شلغم های کوچک و تربچه ای طعمی عالی و بی نظیر دارند که با آن ها می توان آش بی نظیری برپا یا آن ها را آب پز و تنوری کرد و با نمک و البته آب نارنج تازه به عنوان عصرانه ای زمستانی خورد. شلغم ریشه ای خوردنی و پرخاصیت است که شایسته توجه بیشتر از پیش است. از آن می توان خوردنی ها و خوراک هایی عالی ساخت. شلغم طعمی بی نظیر و البته کمی غریبه دارد، بافت آن نرم است و کام را می نوازد. شلغم خام را می توان در برش های نازک بین سبزی خوردن بر سر سفره گذاشت. طعم شیرین و تند شلغم خام عالی است و مزه ای است که فقط طعم «شاهی» با آن برابری می کند.

آش شلغم
برای پختن آش شلغم، دو مشت برنج خیس کرده شسته و یک مشت لپه پاک کرده و سه لیوان آب را در بادیه بریزید و بگذارید بجوشد. نیمه های پخت هفت هشت شلغم متوسط چهار قاچ شده را به آن بیفزایید و بگذارید آش روی شعله جا بیفتد. اگر سبزی آش خشک، تازه یا یخ زده در دسترس داشتید، آن را هم اضافه کنید که عطر و بو و رنگ بگیرد. شلغم ها که پختند و آش که جا افتاد آن را برگیرید و با یک نان سنگک تازه و دو سه نارنج برش خورده بر سر خوان بگذارید و دوست و رفیق و همسایه و غریبه را بر سر سفره بخوانید.


ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: ۰